حمید بعیدی نژاد ، مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه و رئیس تیم کارشناسی مذاکره کننده ایران در مذاکرات با گروه 1+5 است. در آستانه برگزاری مذاکرات ایران و 1+5 در نیویورک و در حالی که اعضای تیم هستهای کشورمان از روز سه شنبه راهی نیویورک شدهاند ، بعیدی نژاد در گفتگویی با خبرگزاری مهر درباره مذاکرات پیش رو، آینده مذاکرات و راهکارهای حل موارد اختلافی در مذاکرات توضیحاتی را ارائه کرده است.
مشروح این گفتگو را میخوانید:
پس از وین 6 چندین دور مذاکرات دو جانبه با کشورهای 1+5 صورت گرفت، اما گفته شد در این مذاکرات وارد متن نشدهاید و موارد اختلافی همچنان باقی است ، آیا مفهوم این موضع گیری ها این است که در طول حدود یک ماه گذشته و پس از وین 6 هیچ پیشرفتی در مذاکرات وجود نداشته است؟
در وین 6 هم روی متن و هم موضوعات به اندازه کافی کار شد، اما به دلیل آنکه تفاهم کامل به دست نیامد قرار شد که در یک دورهای مذاکرات تمدید شود تا بتوانیم گفتگوها را برای پیدا کردن راه حل مسائل باقیمانده ادامه دهیم. بنابراین انتظار ما این نبود در فاصلهای که نیاز به بحثهای مفهومی جديد برای پیدا کردن راه حلهای لازم است دوباره بخواهیم به متن وارد شویم.
متن عملا تا حد زیادی به نقطهای رسیده است که مواضع دو طرف را حتی الامکان با اختلافاتی که دارند نشان میدهد. الان چیزی که نیاز است يافتن راه حل برای اختلافات است، بر این اساس عمدتا تا مقطع نیویورک مشورتهای دوجانبه در نظر گرفتیم تا ببینیم برای اختلافاتی که بین دو طرف وجود دارد، چه راه حلهای خلاقانهای را میتوان پیدا کرد که اختلافات را حل کند.
هیچ انتظاری وجود نداشته است که ما بخواهیم در این مدت روی متن مذاکره کنیم. متن اکنون به یک بلوغ کافی رسیده است، اما ما نیاز به راه حل داريم و تمرکز مشورتهای دوجانبه این است که تلاش شود اين راه حلها برای اختلافات پیدا شود.
آیا الان نسبت به وین 6 راه حل های جدیدی برای اختلافات به دست آمده است و به مقطعی رسیدهایم که بتوانیم بگوییم حداقل در مورد یک موضوع یک راه حل مورد پذیرش طرفین است؟
چیزی مورد توافق قرار نگرفته است اما راه حلهای مختلفی مورد بحث قرار گرفته و هر کسی دیدگاه خود را بیان کرده است.
طرف مقابل بخواهد فکرهای قدیم را تکرار کند به نتیجهای نخواهیم رسید
در این باره که ضرورت دارد این راه حلها پیدا شود اکنون نقطه نظر مشترکی بین همه طرف ها وجود دارد. در مورد بسیاری از مسائل بحثهای مفهومی بسیار زیادی صورت گرفته است که بتوان در مورد راه حل های جایگزین فکرهای جدیدی کرد، اگر طرف مقابل بخواهد فکرهای قدیم را تکرار کند طبیعتا به نتیجهای نخواهیم رسید.
در حال حاضر همه درگیر این مرحله هستند که بتوانند فکرهای جدیدی برای راه حلهای اختلافی داشته باشند. طبیعتا نقطه اوج این مرحله در مذاكرات نیویورک خواهد بود. یک سری راه حلها مورد بحث قرار گرفته اما هنوز هیچ تصمیمی گرفته نشده است چرا که نیاز است همه حرفهای یکدیگر را مجددا بشنوند و در سطح سياسي مورد بررسی قرار دهند.
امیدواریم در جلسه نیویورک بتوانیم یکسری زمینه های مشترک بر روي برخي موضوعات مهم داشته باشیم و بتوانیم راه حلهايي به دست آوریم تا پس از این توافق روی جزيئات كارشناسي اين راه حلها متمرکز شویم و بلافاصله ابعاد جزئی راه های جدید مورد توافق را بررسی کرده و آنها را به متن وارد کنیم.
در وین 6 مطرح شد که با ورود وزرای خارجه به ویژه وزیر خارجه آمریکا ایران پیشنهادات جدیدی را مطرح کرد و وزرا برای بررسی این پیشنهادات به پایتخت های خود رفتند. آیا اکنون پیشنهادات ایران کنار گذاشته شده و به دنبال راه حل های جدید هستید و روی آن موضوعات گذشته به هیچ نتیجه نرسیدهاید؟ یا اینکه اکنون در مذاکرات با آمریکا و اروپا ابعاد همان پیشنهادات را بررسی می کنید.
هم همان پیشنهادات مطرح است و هم پیشنهادات با توضیحات تفصیلی بیشتری به طرف مقابل ارائه شده و هم اینکه در برخی از زمینه ها پیشنهادات دیگری نیز مورد بحث قرار می گیرد.
به هر حال این طور نیست که راه حل های قبلی کنار گذاشته شود. به نظر می رسد در یک مقطعی کشورهای غربی و به ویژه آمریکاییها انتظار داشتند برخی از مسائل با فرمولهایی که آنها در آن مقطع پیشنهاد میکردند به نتیجه برسد که این موضوع از نظر ما خوش بینانه بود و ما تاکید میکردیم برخي از راه حلهایی که از طرف آنها پیشنهاد شده نمی تواند مورد تایید ما باشد.
اما شاید آنها با خوش بینی انتظار داشتند که نهایتا ایران آن راه حلها را بپذیرد. وقتی که طبیعتا توافق به دست نیامد و آنها جدیت ما در برخی از مسائل را دیدند یک رویکرد نسبتا جدید به مسائل آغاز شده است که بتوانند راه حل های قبلی ما را که شاید آنها انتظار داشتند ایران روی آن اصرار نکند خیلی جدی تر مورد بحث قرار دهند. در عین حال پیشنهادات و راه حلهای جدید هم مورد بحث قرار می گیرند.
از وین 6 به بعد دو دور مذاکره با آمریکا صورت گرفته و مذاکرات نیز با سایر کشورها از جمله روسیه، آیا می توانید بگویید در حال حاضر مشکل اصلی در بین اعضای 1+5 کدام کشور است؟ سنگ اندازیهای آمریکا بیشتر مشکل آفرین است و یا روسیه نیز آنطور که انتظار می رود همراه ایران نیست ؟
ما با گروه 1+5 مذاکره می کنیم و آنها همه در یک گروه قرار می گیرند، البته در میان اعضای یک گروه نیز می تواند اختلاف نظر وجود داشته باشد اما اینکه آنها در یک گروه قرار گرفتهاند به این دلیل است که اهداف مشترک و مواضع مشترکی دارند.
مشورت های دو جانبه به مفهوم مذاکرات در کانال دو جانبه نیست
البته هر کشوری به دلیل مواضع و ویژگیهای خاص میتواند دیدگاههای خود را نیز داشته باشد. اگر ایران مشورتهای دوجانبه ای را با کشورها انجام میدهد به این مفهوم نیست که از این پس مذاکرات در کانالهای دوجانبه انجام گیرد. ما در قالب 1+5 مذاكره می کنیم و به نظر نمی رسد که اصلا مطلوب يا حتي عملي باشد که بخواهیم فراتر از 1+5 توافقهای دوجانبه با کشورها داشته باشیم. این گروه نیز مواضع مشترک و دیدگاههای مشترک با یکدیگر دارند و برای ما آسانتر است که تمرکزمان روی مسائلی باشد که از طرف همه اعضا مطرح می شود.
با این وجود نیاز است که در برخی از موارد برای اینکه درک بهتری از موضوعات با اعضای گروه به دست بیاوریم مشورتهای دوجانبه صورت گیرد، این مشورتها خلاف جریان مذاکره با 1+5 نیست و گفتگو با آمریکا، اروپا، روسیه و چين در همين مسير صورت ميگيرد. همكاريهاي هستهاي ما با روسیه گسترده است و دكترظریف نیز به مسکو سفر داشتند و در سطح عالی مذاکراتی را انجام دادند.
در همه سطوح گفتگوها را ادامه میدهیم تا مذاکرات ایران و 1+5 را به جلو ببریم.
با این وجود گفته میشود که روسیه آن طور که ایران انتظار دارد و روابط دو کشور ایجاب می کند در مسئله مذاکرات همراه نبوده به ویژه در مورد فروش سوخت به ایران در خصوص بوشهر و مسئله تعداد سانتریفیوژها، روسیه همراه ایران نبوده است.
روسیه مواضعی برای خود دارد، اما زمانی که در قالب 1+5 قرار میگیرد در همان قالب عمل میکند و طبیعتا ما هم موضع روسیه را در قالب 1+5 میپذیریم. البته ما با روسيه روابط هسته اي گسترده اي داريم و ارتقاي اين همكاريها مد نظر دو كشور است.
ممکن است ما در برخی از موارد از برخی از کشورهای عضو گروه انتظارهای مختلفی داشته باشیم، اما واقعیت این است که ما در قالب 1+5 مذاکره می کنیم و در همین چارچوب مذاکرات خود را ادامه می دهیم و امیدواری ما این است که فرمولی که در 1+5 به دست میآید هم بتواند نگرانی های اعضای گروه را حل کند و هم راه حلی باشد که توسط همه اعضای گروه مورد تایید قرار گیرد.
روی هیچ عددی تفاهم حاصل نشده است
المانیتور بعد از مذاکرات ایران و آمریکا در ژنو گزارشی را منتشر کرد مبنی بر اینکه منابع ایرانی اعلام کرده اند که در مورد 7 هزار و 500 سانتریفیوژ به توافق رسیدهایم. البته این موضوع از سوی وزارت خارجه ایران تکذیب شد ولی سئوال این است که آیا روی عدد خاصی در مورد تعداد سانتریفیوژها به نتیجه نزدیک شدهایم؟
روی هیچ عددی تفاهم حاصل نشده است. مذاکراتی که صورت میگیرد صرفا مشورت هایی است که بتواند همه را برای دور جدید مذاکرات آماده کند تا همه بتوانند با آمادگی کامل باشند و با پیشنهادهای کامل در جلسه نیویورک شركت نمايند.
اختلافات اصلی در حال حاضر کدام موضوعات است؟
موضوعات اصلی همان موضوعاتی است که رسانه ها نیز اشاره می کنند، مسئله اراک، فردو، سطح غنی سازی، گستره غنی سازی، تعداد سانتریفیوژها و مسائل مربوط به تحقیق و توسعه اختلافات اصلی است اما در واقع هر کدام از این موضوعات جزئیات و مباحث دقیق فنی دارند. گاهی شاید یک فرمول که در ابتدا به نظر مناسب است با ورود به جزئیات از نظر کارشناسی اشکالات متعددی داشته باشد که قابل اجرا نباشد، بنابراین هر کدام از این موضوعات اجزایی دارد که باید آن اجزا به طور دقیق بررسی شود و لذا از اين منظر موضوعات بسیار متنوع هستند.
بر این اساس یعنی طرفین در جزئیات در هیچ کدام از موارد اختلافی حتی به یکدیگر نزدیک هم نشدهاند؟ به طور مثال طرحی مانند بازطراحی اراک مطرح شده و مورد پذیرش طرفین باشد؟
مذاکرات بین المللی و آن هم مذاکرات حساس به این شکل نیست که یک موضوع را حل کنیم و کنار بگذاریم و وارد موضوع دیگری شویم.
باید راه حلی برای تمام موضوعات به دست بیاید
هر راه حلی که برای یک موضوع در نظر گرفته می شود بر روی راه حل موضوعات دیگر نیز تاثیرگذار است و همه مسائل به یکدیگر اتصال دارند و نهایتا باید راه حلی برای تمام موضوعات به دست بیاید که در مورد بحث هسته اي ايران در یک نگاه عمومی بتواند از نظر آنها نگرانیها را برطرف کرده و از نظر ما برنامه صلح آمیز ایران را تضمین کند.
بنابراین نمیتوان تنها در یک جزء جلو رفت، آن را تامین کرد و بعد به سراغ جزء دیگری رفت. همه موضوعات باید در آن واحد و همزمان با هم مورد بحث قرار گیرند و این طور نیست که راه حل یکی از موضوعات مجرد از موضوعات ديگر به قطعیت کامل برسد، چرا که در این صورت راه حل آن موضوع میتواند روی راه حل سایر موضوعات تاثیرگذار باشد. درباره همه موضوعات در یک بسته آن قدر بحث خواهد شد تا به یک فرمول مورد توافق برای همه برسیم.
ممکن است یکی از اجزای پیشنهادهای مطرح به طور مثال در مورد اراک نظر یکی از طرفین را جلب کند، اما به واسطه تاثیری که روی دیگر موضوعات دارد و در واقع آثاری که حل یک موضوع روی دیگری می گذارد و بر چانه زنی کشورها تاثیرگذار است، تلاش برای راه حل برای همه مسائل تا آخرین لحظه ادامه پیدا می کند.
نباید انتظار داشته باشیم که به طور مثال اکنون بگویند موضوع اراک حل شد و حالا بايد روی یک موضوع دیگری صحبت کنیم، همه این موضوعات روی یکدیگر تاثیرگذار هستند. بنابر اين واقع بينانهتر اين است كه بگوييم روي برخي موضوعات به راه حل نزديكتر و روي برخي موضوعات از يك راه حل مورد توافق دور هستيم.
مذاكرات تا 24 نوامبر زمان خواهدبرد
بر این اساس فکر می کنید با چنین رویکردی تا 24 نوامبر به توافق دست خواهیم یافت؟
مقصود این است که ما اگر طی یک چنین روندی بخواهیم به توافق برسیم به احتمال زياد مذاكرات تا 24 نوامبر زمان خواهدبرد. البته اگر زودتر چنین توافقی به دست بیاید طرفها خوشحال تر خواهند بود ولی این انتظار که ما فکر کنیم، بتوانیم به طور تدریجی مسائل را حل و از موضوعات اختلافی کم کنیم تا به طور مثال به اختلاف 10 درصد برسیم و 90 درصد مسائل سیاسی حل شود ممکن نیست.
در مورد مسائل مربوط به متن 70 درصد توافق و 30 درصد اختلاف وجود دارد، اما از نظر کیفی زمانی توافق به دست می آید که همه مسائل حل شود. یعنی اگر در روز 24 نوامبر حتي يك درصد مسائل نیز حل نشده باقی بماند نمی توانیم بگوییم که به تفاهم رسیدهایم.
بخشی از تحلیلگران بر این باورند که اگر در مذاکرات نیویورک نتوانیم به نتیجه ملموسی دست پیدا کنیم تقریبا دستیابی به توافق برای بعد از این مدت تا آذرماه ناممکن خواهد بود آیا چنین تحلیلی را می پذیرید؟
ما اکنون در مورد راه حلهای مختلفی بحث کرده ایم، راه حلهایی که مورد بحث قرار گرفته و پیشنهادهایی که مطرح شده در حال بررسی از سوی همه هیاتهاست و طرفها قرار است در نیویورک نظرات خود را اعلام کنند. امیدواریم جلسه نیویورک باعث شود که دیدگاه ها به یکدیگر نزدیک شود. اما اینکه شاهد پیشرفت باشیم با اینکه انتظار داشته باشیم در نیویورک توافقی حاصل شود، متفاوت است.
در صورت پیشرفت در نیویورک وقت بیشتری از نظر ابعاد فنی و حقوقی داریم
این توافق پیچیده است، پیشرفت هایی را که شاهد هستیم باید بتواند تاثیر خود را بر راه حل های موضوعات بگذارد و ما بتوانیم راه حل را وارد متنی کنیم که متن نیز دارای پیچیدگیهایی است.
بر این اساس راه حل های سیاسی که به دست می آید باید تبدیل به راه حل های فنی شود و راه حل های فنی در متن نگاشته شود که هر کدام از این موضوعات پیچیدگی خاص خود را دارد.
حتی اگر در نیویورک پیشرفت حاصل شد وقت بیشتری نیاز داریم تا راه حل های مشترک را از نظر ابعاد فنی و حقوقی مورد بحث قرار دهیم و آماده شویم که این موضوعات وارد متن شوند.
فکر نمی کنید که اگر پس از مذاکرات نیویورک نیز همچنان اعلام شود که موارد اختلافی پابرجاست و نتیجهای حاصل نشده نگاه مثبت به مذاکرات حتی در جامعه نیز از بین خواهد رفت؟
از نظر ما شرکت کنندگان در مذاکرات و اعضای تیم طبيعي است كه هر چقدر به پایان مهلت مذاکرات نزدیک میشویم کار مشکلتر ميشود، اما به دست آوردن پیشرفت در مذاکرات یک امر کیفی است و زمان مشخصی ندارد.
هر چقدر زمان محدود شود فشار بر روی مذاکره کنندگان بیشتر می شود
ممکن است این پيشرفت در نیویورک به دست بیاید و یا بعد از نیویورک، اما این را می دانیم که هر چقدر زمان محدود شود فشار بر روی مذاکره کنندگان بیشتر می شود. طبیعی است که در زمان بیشتر با خوش بینی بیشتری می توان مذاکرات را ادامه داد.
از نظر ما مهلت پایان مذاکرات 24 نوامبر است و ما هیچ بعید نمی دانیم که مانند تفاهم ژنو، تفاهم نهايي در 24 نوامبر حاصل شود.
بحث ساده ای نیست که انتظار داشته باشیم در یک جای خاصی به نتیجه برسیم، البته انتظار این است که هر چه زودتر پیشرفت در مذاکرات حاصل شود تا بتوانیم به مقدمات، ورود به متن و ضمائم آن برسیم.
تفاهم جامع بسیار جزئی تر از توافق ژنو است
تفاوت تفاهم جامع با توافق ژنو این است که توافق ژنو کلی تر بود، این تفاهم بسیار جزئی است و نیاز به ضمائم فنی متعددی دارد که کار زیادی می برد، همه هم به این مسائل توجه دارند که باید کار زیادی انجام شود و هر چقدر تفاهم سیاسی روی موضوعات زودتر به دست بیاید، از فرصت باقیمانده بهتر می توان برای تدوین متن استفاده کرد.
اما این طور نیست که اگر تفاهم سیاسی در نیویورک به دست نیامد، باید اعلام کنیم که مذاکرات شکست خورده است. از نظر ما مذاکرات تا 24 نوامبر به طور جدی ادامه دارد.
احتمال تمدید دوباره بعد از 24 نوامبر وجود دارد؟
هر برهه ای ویژگی های سیاسی خاص خود را دارد، یعنی همه چیز را نمی توان در شرایط ديگر تکرار کرد. در ژنو یک دوره زمانی برای مذاکرات در نظر گرفتيم. 6 ماه زمان اجرای تفاهم ژنو بود و بعد از پایان تفاهم با یک فرمول متفاوت چهار ماه مذاکرات را تمدید کردیم .
در صورت عدم نتیجه گیری 24 نوامبر بر اساس شرایط مذاکرات تصمیم می گیریم
اگر این بار نیز به 24 نوامبر رسیديم و مذاكرات به نتيجه نرسيد آن وقت براساس شرایط مذاکرات و مقطع سیاسی موجود قطعا فرمول های سیاسی مختلفی مورد بحث قرار می گیرد که الان زود است به آن فکر شود.
آیا این احتمال وجود دارد تا 24 نوامبر به یک تفاهم دست پیدا کنیم و برای نگارش متن زمانی را برای بعد از آن در نظر بگیریم؟
اگر از نظر ما تفاهم سیاسی بر روی موضوعات به دست بیاید نگارش متن می تواند با فشردگی و تمرکز بیشتر مذاکره کنندگان در وقت مناسبی انجام شود اما مسئله اصلی تفاهم سیاسی روی موضوعات اختلافی است، البته متن نیازمند اختصاص زمانی است که به اندازه ای طولانی نخواهد بود که باعث شکست مذاکرات شود.
اگر توافق حاصل نشد به اصطلاح معروف «دیپلماسی هیچگاه متوقف نمی شود »
بنابراین ما امیدواریم که همه این کارها قبل از 24 نوامبر صورت گیرد. ولي اگر توافق حاصل نشد به هرحال به اصطلاح معروف «دیپلماسی هیچگاه متوقف نمی شود »، بايد ببينيم در آن زمان شرايط به چه صورتي خواهد بود. ما تنها در 24 نوامبر می توانیم بگوییم که در چه شرایطی قرار داریم و به چه صورت مذاکرات ادامه پیدا خواهد کرد و ادامه کار در قالب چه نوع مذاکره اي خواهد بود.
اکنون احساس خلائی نسبت به سطح مذاکرات نداریم
فکر می کنید اگر تا 24 نوامبر به توافق دست پیدا نکنیم، آیا نیاز است که سطح مذاکرات بالاتر برود و روسای جمهور تصمیم گیری کنند یا مذاکرات در این مسیر می تواند ادامه پیدا کند؟
ما اکنون احساس خلائی نسبت به سطح مذاکرات نداریم. یعنی روسای جمهور در سطح خود کاملا بر مذاکرات اشراف و در واقع در مذاکرات مشارکت دارند، چراکه تمام گزارش ها به روسای جمهور منعکس و دیدگاه های آنها از طریق وزرای خارجه اعمال می شود و خلائی برای مشارکت فوری سران کشورها وجود ندارد.
فرآیندی که اکنون تعریف شده است هم در بدنه کارشناسی، سیاسی و وزرا تمام نیازهای یک فرآیند مذاکراتی را تامین می کند.
یکی از موضوعات اصلی درمورد مذاکرات بحث تحریم ها است و موضوعی که در چند ماه اخیر روی آن مباحث زیادی مطرح شده این است که اعضای 1+5 قادر به لغو تحریم ها نیستند و قطعنامه ها باید در شورای امنیت لغو شوند. در چنین شرایطی چطور می توان یک جدول زمانی گام به گام برای تحریم ها در توافق جامع در نظر گرفت؟
مبناي مذاكرات بر روي تحريمها رهيافت لغو همه جانبه همزمان است
دو رهیافت در این باره وجود دارد، یک رهیافت گام به گام است، به این معنا که در هر گام با برداشته شدن بخشی از تحریم ها گام هایی نیز از سوی ایران برداشته شود. به طور مثال در گام اول تعریف کنیم که ایران چه قدم هایی بردارد و در قبال آن چه تحریم هایی برداشته شود. رهیافت دیگر برداشتن تحریم ها به طور همزمان است بر این مبنا که گام های ایران و لغو همه تحریم ها به صورت یکجا صورت گیرد. الان مبناي مذاكرات بر روي تحريمها اين رهيافت لغو همه جانبه همزمان است.
آیا این امکان وجود دارد که با وجود زمانبر بودن گام هایی که طرف مقابل از ایران توقع دارد مانند باز طراحي اراك، برداشته شدن تحریم ها فوري صورت گیرد؟
باید مورد به مورد این موضوعات مورد بررسی قرار گیرد، به طور مثال در مورد بازطراحی اراک نگاه ما این است که وقتی ایران می پذیرد بازطراحی انجام شود و بعد بخشی از اقدامات مقدماتی این بازطراحی می تواند در فاصله کوتاهی پس از پايان مذاكرات انجام شود بنابراین ایران آن گامی را که باید برای رفع نگرانی بردارد، برداشته است و این امر لذا مانع از برداشتن تحریم ها نیست چراکه تحریم ها نسبت به نگرانی ها برای رآکتور اراک وجود داشته است و اگر این نگرانی برداشته شود و طرف مقابل بپذیرد که نگرانی کاملا برطرف شده و قدم های لازم در یک فاصله کوتاه برداشته شود این مدل کاملا عملیاتی خواهد بود.
اروپا و آمریکا رهیافت لغو یکباره تحریم ها را پذیرفته اند
رهیافتی که ما اکنون در مذاکرات دنبال می کنیم ،رهیافت لغو یکباره تحریم ها در برابر اتخاذ یک باره اقدامات توسط ایران است. ما می خواهیم این اقدمات یکباره انجام شود و البته کشورهای 1+5 به ویژه اروپا و آمریکا که بیشترین تحریم ها را علیه ایران داشته اند، در ابتدای روند مذاکرات متقاعد نشده بودند که شاید این راه حل عملی باشد، اما اکنون این تفاهم سیاسی بر سر عملی بودن این شیوه حاصل شده است و فقط بايد ساز و كار اجرايي آنرا تعريف كنيم.
کار البته كار سنگینی است و دو طرف باید کار سنگینی را انجام دهند تا معلوم شود چه اقداماتی باید از سوی ایران و طرف مقابل انجام گیرد و این الزاماتی دارد که اکنون در مذاکرات در مورد این الزامات بحث می شود.
از جمله الزامات این رهیافت آن است که طرف آمریکایی باید مقرراتی را وضع کند و دولت آمریکا قدم های سریع برای رفع تحریم ها بردارد، طرف اروپایی باید اقدامات حقوقی داشته باشد و همین طور در شورای امنیت نیز باید اقداماتی صورت بگیرد. برگرداندن و لغو 6 قطعنامه ایران باید توسط شورای امنیت صورت گیرد. بنابراین ما در ابتدا با یک کار سنگین از سوی دو طرف مواجه هستیم ، یعنی هم ایران باید براساس اقداماتی که در تفاهم خواهد آمد کارهای مهمي را در فاصله کوتاهی انجام دهد و در طرف دیگر آنها نیز نیاز دارند که قدم های مهمي را براي رفع تحريمها بردارند که طبیعتا این روند پیچیدگی های فنی و حقوقی دارد.
به نظر می رسد که با این وجود طرف ها متقاعد شده اند که این روش روش مناسب تری است.
در روش گام به گام تعیین گام ها در هر قدم مشکلاتی را به همراه داشت و مسیر طولانی تری را می طلبید، از سوی دیگر ما اکنون احساس می کنیم در شرایط سیاسی فعلی و با وجود اراده سیاسی که در همه کشورها وجود دارد بهترین حالت این است که این قدم هاي سنگین را برداریم. البته در ابتدا مشکلاتی وجود دارد که سعی می کنیم از طریق مذاکره آنها را رفع کنیم، اما این انتظاری است که اکنون هم در 1+5 و هم در جامعه ایران وجود دارد و شرايط سياسي دنیا نیز چنین اقتضا می کند. دنیا به دنبال چنین توافق نامه بزرگی است و اگر بخواهیم یک مسیر طولانی را طی سال های طولانی طی کنیم مناسب نیست.
در مورد اراک طرح بازطراحی را آماده کرده ایم
پس بر این اساس که می فرمایید باید یک سری از اقدامات از پیش طراحی شده باشد. یعنی آنچه که در مورد آغاز بازطراحی اراک در ایران مطرح شده نیز در این راستا است و آیا ایران بر این اساس اقدامات خود را از هم اکنون شروع کرده و در این صورت آیا طرف مقابل نیز چنین اقداماتی را آغاز کرده است؟
ما در مورد اراک طرح بازطراحی را آماده و ر مذاکرات به طرفهاي ديگر ارائه کرده ایم . یعنی خودمان ایده داریم که چطور نگرانی ها برطرف شود اما طبيعي است كه عملیاتی اجرايي در آينده و بعد از تفاهم جامع خواهد بود. رآكتور اراک اکنون در وضعیت فعلی خود مسیر فعالیت را ادامه می دهد.
موضع گیری های صریح به معنای بحران در مذاکرات نیست
در مذاکرات اخیر دو جانبه با آمریکا و اروپا به ویژه با اروپا برخی موضع گیری ها این تحلیل را به همراه داشت که شاید در مذاکرات نتایج آنطور که باید باشد، نبوده است. آیا اختلاف نظرها خیلی بیشتر از قبل بود؟
گاهی لازمه مذاکرات این است که موضع گیری هاي صريحي صورت گیرد و مواضع كشور بصورت شفاف براي طرفهاي مذاكرات تشريح شود. اين نياز مذاكرات است و در واقع جزو فرايند مذاکرات است و نبايد به معناي بحران در مذاكرات تلقي شود.
كل فرآيند غني سازی و از جمله غني سازي زير 5 درصد موضوع مذاکرات است
بعضي منتقدان معتقدند ايران با لغو غنی سازی 20 درصد در توافق ژنو چیز بیشتری برای از دست دادن ندارد ولذا الان ما به خط قرمز خود رسيده ايم و اين طرف مقابل است كه بايد قدم بعدي را بردارد.
بي شك غني سازي 20 درصد از جنبه هاي مهم غني سازي است اما اصل موضوع غني سازي در برنامه هسته اي كه كماكان هم مورد بررسي جدي قرار دارد بحث كل فرآيند غني سازی و از جمله غني سازي زير 5 درصد است كه اکنون مذاكرات بر روي توافق بر سر جنبه هاي آن ادامه دارد.
اگر غنی سازی 5 درصد داشته باشیم در هر زمانی که بخواهیم می توانیم وارد غنی سازی 20 درصد شویم. پایه غنی سازی همین مبنایی است که اکنون در مورد آن صحبت می شود. ایران اکنون نیازی به غنی سازی 20 درصد ندارد، ما زمانی این مسئله را قبول کردیم که کشور نیازی به غنی سازی 20 درصد نداشته است و ما برای چند سال ذخیره داريم. اکنون هم اصل مذاكرات بر سر كل غني سازي شامل غني سازي پنج درصد است.
بعضی افراد به دلیل عدم احاطه به مسايل فني جمع بندی ها و تحلیل هایی دارند که درست نیست . به طور مثال اینکه برخي مي گويند ایران پذیرفته مواد بالاتر از پنج درصد خود را تبدیل به اکسید و رقیق کند، و اين ریختن مواد به سطل آشغال است ، این خلاف يك واقعيت مسلم است.
برای دستیابی به سوخت 20 درصد باید از يكسري مراحل فني بگذریم و از جمله باید مواد اکسید شوند. اگر گاز توليد شده بالاي ٥ درصد اکسید نشود نمی توانیم سوخت 20 درصد تولید کنیم. اکنون تصور این است که یک اهرم 20 درصد داشته ایم و آن را واگذار کرده ایم و دیگر چیزی نداریم. این در حالی است که هر لحظه ما احساس نیاز کنیم می توانیم این 20 درصد را داشته باشیم، ما پذیرفته ایم تا زمانی که نیاز نداریم مواد غنی شده 20 درصد تولید نکنیم.
اگر به تفاهم نرسیم امکانی از کشور سلب نمی شود
از سوی دیگر توافق ژنو موقت است و ما این موضوع را برای 6 ماه پذیرفته بودیم که آن را برای چهار ماه دیگر نیز تمدید کردیم، اگر ما به تفاهم نرسیم چیزی از دست کشور خارج نشده و هیچ امکانی از کشور سلب نشده است و ما براساس برنامه هسته ای خود پیش می رویم.
بندی در گزارش آژانس وجود دارد که ایران طبق توافق ذخایر زیر پنج درصد خود را نیز کاهش داده است. آیا این براساس توافق ژنو بوده چراکه چنین بندی در توافق وجود ندارد؟
در تفاهم ژنو ما توافق کردیم ذخایر زیر پنج درصد خود را در حد همان مقدار توليد شده در زمان تفاهم ژنو نگه داریم. این ذخایر در همان حد باقی مانده است و در صورتی که ذخایر افزایش پیدا کنند ما موظف هستیم مازاد آن را تبدیل به اکسید اورانیوم کنیم که آن هم در مسیر ساخت سوخت قرار می گیرد، نیروگاهی که در اصفهان به تازگی برای اکسید اورانیوم افتتاح شده است نیز براي همین منظور است ، حتی اگر تفاهم ژنو نیز وجود نداشت ما باید ذخایر زیر پنج درصد خود را تبدیل به اکسید اورانیوم و سپس تبدیل به صفحه سوخت و میله های سوخت و آماده برای بارگذاری در مجتمع های سوخت می کردیم.
دانشمندان هسته ای ما در كشور تمام فرآیند تهیه سوخت هسته ای را کامل کرده اند
این فرآیند اصلی کار است و ما اصلا به خاطر آنها این کار را انجام نمی دهیم. تاسیسات تبدیل اکسید اورانیوم در اصفهان را براساس برنامه خود افتتاح کردیم كه سالها بود توسط سازمان انرژي اتمي روي تاسيس آن كار شده بود. چرا که اگر کشوری بخواهد فرآیند تولید سوخت را داشته باشد باید تمام مراحل را طراحی و اجرایی کند و اکنون نکته مهم در کشور ما این است که دانشمندان هسته ای ما همه فرآیند تهیه سوخت هسته ای را کامل کرده اند. یعنی از کیک زرد تمام مراحل را طی کردیم که یکی از این مراحل پيشرفته اکسیدسازی اورانیوم است. دانشمندان هسته اي ما توانسته اند چرخه سوخت هسته اي را كامل كنند و اين جزو افتخارات ماست. لذا بايد مراقب باشيم در تحليلهاي خود از يكسوزحمات دانشمندان خود را زير سوال نبريم و از سوي ديگر با دادن اطلاعات نادرست مردم عزيزمان را بدون دليل نگران نكنيم.
ما طبق برنامه خود جلو می رویم و تنها تفاهمی که کرده ایم این است که برنامه توليد چرخه هسته اي ما مطابق برنامه مصوب خودمان فعلا در همان حد خود به كار خود ادامه دهد ، در صورت دستیابی به تفاهم جامع نیز براساس الزامات توافق عمل خواهیم کرد.
آیا تفاهم جامع نیز دارای بازه زمانی مشخصی است؟
بله، بازه زمانی برای تفاهم جامع زمان تعيين شده براي اجراي مجموعه شرایطی خواهد بود که بین ما و طرف مقابل تفاهم می شود و بعد از گذشت آن بازده زمانی، دیگر هیچ محدودیتی در مورد برنامه هسته ای ایران وجود نخواهد داشت و هیچ نیازی نیست که ایران برای اعتماد سازی در برخی زمینه ها قدم هایی را بردارد. ما نیز مانند همه کشورهای عضو ان پی تي از تمامي جنبه هاي برنامه هسته اي از جمله توليد چرخه سوخت هسته اي بهر ميزان كه خواسته باشيم بدون هيچگونه محدوديتي بهره مند مي شویم.
ما اکنون به چه میزان غنی سازی احتیاج داریم؟
تامین سوخت بوشهر به غنی سازی زير 5 درصد و حدود 3.5 درصد احتیاج دارد و رآکتور تهران به غنی سازی 20 درصد، که ما در واقع 20 درصد را برای رآکتور تهران تولید می کنیم، اینک در مذاکرات در باره همه جنبه های غنی سازی نیز بحث می شود.
هنوز راه حل نهايي بدست نيامده است
آیا در مورد دوره زمانی به راه حل مشتركي دست پیدا نکرده اید؟ در مورد ديگر موضوعات وضع چگونه است؟
راه حل هاي زيادي از سوي طرفين بحث شده است ولي هنوز راه حل نهايي بدست نيامده است. گاهي در مذاكرات در مورد خطوط قرمز صحبت ميكنيم که در اين صورت در برخی از اينگونه مسايل يك طرف انتظار دارد طرف مقابل فرمول ديگري را قبول کند. این امر در برخي زمینه ها صادق است. اما در مورد جنبه هاي ديگر خلاقیت مطرح است و اینکه به طرف مقابل راه حل های جدیدی ارائه دهیم.
ما بايد همه تلاش خود را به کار ببریم و طرف مقابل را قانع کنیم که یکسری از مواضع خط قرمز ماست و ما درمورد آنها نمیتوانیم مذاکره کنیم.
آنها اگر می خواهند توافقی شود باید خطوط قرمز ما را تامین کنند
آنها اگر می خواهند توافقی شود باید خطوط قرمز ما را تامین کنند اما این خطوط قرمز در یک جایگاه های خاصی است و در موارد دیگر باید تلاش کرد که پلی بین اختلافات زده شود و این کاری است که نیاز به فکر و کارشناسی زیاد دارد. همه با جدیت برای دستیابی به راه حل تلاش می کنند. در نیویورک می توانیم ببنیم که چقدر ميتوانيم در حل اختلافات بهم نزديك شويم.
یکی از موضوعاتی که همواره در مذاکرات در مورد آن تنش ایجاد می شود، بحث موشکی ایران است و اینکه طرف مقابل دائما اعلام می کند که باید در این باره مذاکره شود و ایران تاکید دارد که چنین مذاکره ای صورت نمی گیرد. با توجه به اینکه یکی از موارد قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران بحث های موشکی ایران است آیا احتمال پرداختن به این موضوع در مذاکرات وجود دارد؟
طبیعتا بحث موشکی یکی از موارد اختلافی بسیار پر رنگ بین دو طرف است و برای ما یک خط قرمز محسوب میشود. واقعیت این است که در قطعنامه شورای امنیت به این موضوع اشاره شده اما ما از ابتدا نیز این را نپذیرفتیم که هر موضوعی که در قطعنامه شورای امنیت به آن اشاره شده در مذاکرات برای آن راه حلی پیدا شود. ما قطعنامه های شورای امنیت را به عنوان یک مبنا نپذيرفته ايم و نمی پذیریم. اگر قطعنامه ها میتوانست اجرا شود مذاکرات مفهومی نداشت. طرف مقابل نیز می داند که اجرای آن قطعنامهها میسر نیست. در تفاهم ژنو به هیچ وجه ایران زیر بار اين نرفته است که قطعنامه ها اجرا شود و تنها تفاهم کرده که به قطعنامه ها پرداخته شود.
ما به هیچ وجه موافقت نمی کنیم که توان دفاعی و موشکی ما بخواهد موضوع مذاکره قرار گیرد ، بارها نیز اعلام کرده ایم که هیچ قصدی برای تولید سلاح هسته ای نداریم و هیچ قصدی برای استفاده از موشک های بالستیک در سلاح هسته ای نداریم، می توانیم این موضوع را با قوت و روشنی کامل در هر سطحی لازم باشد اعلام کنیم.
حاضر نیستیم توان موشکی کشور موضوع مذاکره شود
اگر مسئله موشک از منظر سلاح هسته ای دیده شود چون ما قصد به کار گیری سلاح هسته ای را نداریم و قصد به کارگیری موشک برای کاربرد سلاح هسته ای نداریم می توانیم به روشنی این موضوع را به عنوان یک تعهد از طرف ایران اعلام کنیم اما به هیچ وجه حاضر نیستیم به توان موشکی کشورمان در مذاکرات بپردازیم و این امر تبدیل به موضوع مذاکرات شود.
پس گفتگوها در این باره صورت میگیرد اما مسئله موشکی تبدیل به موضوع مذاکره نمیشود.
گفتگو ابعاد مختلفی دارد. شما می توانید در گفتگو یک موضعی را بیان کنید و من هم موضع شما را رد کنم، اگر به این عنوان گفتگو را مدنظر قرار دهیم ممکن است در مذاکرات مختلف این موضوع مطرح شود که البته نوع طرح آن در مذاکرات شدت و ضعف دارد.
اما اگر به این معنا باشد که تلاش کنیم برای این مسئله راه حلی پیدا کنیم یعنی موضوع را شناسایی کرده و برای آن راه حل پیدا کنیم ایران به هیچ وجه وارد این گفتگو نمیشود. به طور مثال ایران الان پذیرفته است که برای بازطراحی اراک وارد یک راه حل شود، این موضوع شناسایی شده و به آن پرداخته میشود اما مسئله موشکی را به عنوان یک موضوع مذاکراتی شناسایی نمیکنیم که به ان پرداخته شود، موضع ما کاملا مشخص است.
طرف مقابل این مسئله را پذیرفته که نباید انتظار اجرای قطعنامه های شورای امنیت را داشته باشد
در این مورد طرف مقابل آیا چنین موضوعی را پذیرفته است؟
طرف مقابل ما این مسئله را پذیرفته که نباید انتظار اجرای قطعنامههای شورای امنیت را داشته باشد. بارزترین نقطه این است که در قطعنامههای شورای امنیت از ایران خواسته شده است غنی سازی را تعلیق کند اما اکنون غنی سازی در ایران ادامه دارد، پس آنها پذیرفتهاند که این قطعنامه ها در ایران اجرا نمیشود.
آنها سعی دارند عناصر بیشتری را در مذاکرات مطرح و در عرصههای مختلف مواضع خود را پيگيري كنند اما چون مبنای ما پذیرفتن قطعنامهها نیست از ابتدا این موضوع را نپذیرفته ایم و حاضر نشدیم قطعنامه های شورای امنیت را مبنای مذاکرات قرار دهیم. پس با این استدلال که چون در قطعنامه ها به موضوع موشکی پرداخته شده باید در مورد آن بحث شود این موضوع را نمی پذیریم.
گفتگو از: سمیرا امیرچخماقی
نظر شما